اقتدار ملی

مطالبی در خصوص اقتدار ملی

اقتدار ملی

مطالبی در خصوص اقتدار ملی

خدای من

•خدای من آنست که هموطن فقیرم را نان نمیدهد اما دل خوش میدهد با مادری مهربانتر از مهتاب که شبها بر دامان پرمهرش سربگذارد با نوازش گرم اشکهای پردردش،که هر تار مویش میارزد به صد شاخه گندم تا به انتقام هر دانه اشک مادر، جان یابد برای زندگی.....

•و خدای من خداییست که یتیم را در پناه سنگ نگه میدارد تابا دردِ نداشتن پدر هرگز نه شرم نداشتن پول را بچشد از نگاه پدر و نه مادر را در حال شستن رختهای مردم ببیند...

•و خدای من در ربنای دستان مادربزرگ بذر اجابت میکارد....

•خدای من میبوسد گونه های دخترکی که نیمه های شب از خواب میپرد و با نگرانی به گریه مینشیند برای دستان سرد پدر و قلب بیتاب مادر و آینده برادر سربازش.

•خدای من در دلهای شکسته و قانع خانه داردخدای من مینشیند در خانه هایی که سفره های بلند میاندازند با غذاهای اندک...

•خدای من روح دانشجویی که تمام سال را به خاطر نداشتن پول، و به بهانه دستپخت مادر یکبار هم طعم ساندویچ را نمیچشد سیراب آرامش میکند...

•خدای من دست به دستان مادری که به جرم نداشتن فرزند پسر، محکوم به مرگ است پا به فرار میگذارد از زمین....

•آری خدای من همدرد برادریست که خواهر پاکتر از گلهای بهاری را بدون جهیزیه به خانه بخت میفرستد و میلرزد از نجابت و رضایت خواهر.....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.