اقتدار ملی

مطالبی در خصوص اقتدار ملی

اقتدار ملی

مطالبی در خصوص اقتدار ملی

زنبیل‌های خودکفایی و گاری‌های خودنمایی

سال‌هاست که مسافران ایرانی که از سفرِ کشورهای عربی خلیج فارس برمی‌گردند٬ با هیجانی مخلوط از احساس حیرت و تحسین و حسرت٬ از «عظمت» و «پیشرفت» و «شکوه»ی که در این کشورها مشاهده کرده‌اند سخن می‌گویند و به حال «خودمان» افسوس می‌خورند که از این قافلهء «توسعه» عقب ماندیم:


«۳۰ سال پیش همهء کشورشان بیابان بود٬ امروز صدتای ما را در جیب‌شان می‌گذارند!»٬ «حتی تاکسی‌هایشان بنز و لِکسوس است و ما هنوز پراید سوار می‌شویم!»٬ «برج‌هایشان از آسمان‌خراش‌های نیویورک بلندتر است. ساختمان‌های بی‌ریخت تهران را ببین!»٬‌ «هتل‌هایشان ۷ ستاره است!»٬ «هواپیماهایشان لیموزین‌های پرنده است!»٬ «مراکز خریدشان هر کدام یک شهر است!» و «ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم».


کارشناسان سیاسی هم در شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های تلویزونی ماهواره‌ای شاخص‌های توسعه و رشد اقتصادی و درآمد سرانه این کشورها را به رخ مردم ایران می‌کشند. می‌گویند که در زمانی که ما ایرانی‌ها خود را اسیر آرمان‌گرایی‌های بیهوده انقلابی و شعارهای احساسی مانند «استقلال» و «خودکفایی» کردیم و برای حفظ این‌ها با «تعصب»‌ و «یکدندگی» در برابر جهان ایستادیم و هزینه‌های هنگفتی پرداختیم٬ این کشورها با درایت و مصلحت‌اندیشی به فکر گسترش «ثروت»شان بودند و همین شد که امروز آن‌ها به جایی رسیدند که ما در خواب هم نمی‌بینیم. می‌گویند که آن‌ها حتی «امنیت»شان را با «پول» می‌خرند و قدرتمند‌ترین ارتش‌های جهان را به «خدمت» خویش می‌گمارند٬ بدون آن‌که قطره خونی از سربازان خودشان بر زمین بریزد یا این‌که کم‌ترین نیازی به مفاهیمی چون «مقاومت» یا «شهادت» داشته باشند.


این‌ها را می‌گفتند و مردم را به فکر فرو می‌بردند تا که امروز، پنج کشور عربی به رهبری عربستان سعودی روابط دیپلماتیک‌شان را با قطر قطع کردند. تمام خطوط هوایی‌شان را به روی پروازهای این کشور بستند و بنادر و آبراه‌های‌شان را بر کشتی‌های آن مسدود کردند. چرا که رهبران عرب از اظهارات منصوب به امیر قطر که نظر مثبتی نسبت به سیاست‌های تنش‌آفرینی و انزوای ایران در منطقه نداشت٬ خوششان نیامده است. آن‌ها آن‌قدر برای قطر «استقلال» سیاسی قائل نیستند که «امیر»اش بتواند نظری خلاف نظر آن‌ها بیان کند. آن‌ها این فشارها را تا زمانی ادامه - و افزایش - خواهند داد که مسئولین قطری علی‌رغم میل و رغبت خود در برابر ارادهء آن‌ها کاملاً تسلیم شوند و سر تعظیم فرود آورند یا جایشان را به «امیران» «رام»تری بدهند.


و امروز مردم قطر٬ این ثروتمندترین مردم جهان با درآمد سرانه ۱۴۶۰۰۰ دلار٬ از وحشت روزهای سختی که در انتظارشان است برای ذخیرهء مواد غذایی و مایحتاج زندگی سراسیمه به فروشگاه‌ها هجوم بردند و گاری‌های خریدشان را تپه تپه پُر کردند.


با دیدن این تصاویر از خود می‌پرسم که چه سود از این همه ثروت و تجمل و شکوه؟ چه شد آن «امنیت»ی که قرار بود با استقرار بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه در کشورشان بدست آورند؟ چگونه فروریخت یک شبه٬ آن همه نفوذ و قدرت و پرستیژی که جلوه‌هایش در خطوط هواپیمایی فوق لوکس و برج‌های سر از ابر برون آورده و هتل‌های چند ستاره و میزبانی «جام جهانی» تجلی می‌کرد؟


یاد «زنبیل»های کوچکی افتادم که مردم ما در زمان جنگ، شب‌ها به کرکرهء مغازه‌ها می‌بستند تا دم صبح به اندازهء «کوپن»شان «استقلال» و «خودکفایی» بخرند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.